نکته:(در جمله بالا فعل ماضی نقلی میباشد)
خب...
این خب با همه خب ها فرق داره ها... اینو باید از ته گلو بگی با کلی هوا که از فیها خالدونت در میاد و در همین حین مثلا یه سوال فیزیک یا ریاضی که تو حلقت گیر کرده بود هم میاد بیرون و این نشون میده که چی؟؟؟؟ امتحانا تموم شد.
امتحانا تموم شد ولی هنوز استرس موجوده تا دریافت کارنامه ها...
وبلاگ اعتیاد آوره آپ که میکنی هوس میکنی وبلاگ های دیگه رو هم بخونی و از کارات عقب میمونی. منم بخاطر همین آپ نکردم وگرنه تو امتحان ها هم تو اینترنت ول بودم.(کی من؟ بچه خرخون خودتی. خالی هم نمیبندم)
خوب دیگه چه خبر؟ کی مرده کی زنده؟؟؟؟ از امروز باید برم بررسی کنم ببینم تو این چند وقت چه خبر بوده؟؟!!!
امتحانا تموم شد و یک فروند تقلب از اینجانب کشفیدند که البته اصلا بهشون نگاه نکردم و فقط لفظی با جلویی و عقبی کارمون رو راه مینداختیم.
تو یه راهرو ۵ تا ۶ تا مراقب گذاشه بودن. خوب نامردیه دیگه... خودشون بچه بودن تقلب نمیکردن؟؟؟
اما ما بازم کم نمیاوردیم و با این وضعیت به اندازه کافی گیرمون میومد. البته به سختی...
حالا میفهمم واسه ملت تو دبیرستان به شکرخوردن ! میافتن. سخته ولی ممکنه...
پایین نوشت: سیستم نظر خصوصی رو هم رو صفحه اصلی درست کردم. دیگه به پاکت نامه و پروفایل نیازی نیست. همون بالاست.دیدیش؟ خوبه...
پ.ن۲:به به ... کجا بودی عزیزم دلم واست تنگ شده بود؟ اذیتت که نکردن؟؟.(امضا)
!Ary@n
║▌│█│║▌║││█║▌│║█║
© All Rights Reserved
چهارمین پارازیت(عدد از آزاده)
دختر دهاتی:الان میان وبلاگتونو می بندنا.
چه عجب!بالاخره من هم اول شدم.
خوب چشم ما هم به جمال شما روشن شد.خوش اومدی.
شماره 5
فکر می کردم در حین امتحاناتت Game Over شدی
سیو کرده بودم داداش... فکر کردی؟؟؟؟
راحت شدیا ..
زمان ما یه شعر بود که می گفت :
تقلب توانگر کند مرد را!
الان چی میگن؟
جدیدا یه آیاتی نازل شده:
واللهٌ یٌحبٌ المتقلبین.
المتقلبین ذهبوا الی الجنهّ مستقیم.
خسته نباشی
من همش مواظب امضات بودم که کسی اذیتش نکنه . هر روز سر میزد . بچم این چند وقته لاغر شده . یکم بهش برس :دی
تمام مزه امتحان به تقلبشه ، چهه رسوندن ، چه گرفتن
از ما هم چند فروند تقلب کشفیدند که ما به شدت منکر حمل اونا شدیم
آخه تو چشای من نگاه کن!!به من میاد اصلا؟!؟!منو این کاراااا؟!؟!؟!
وای که چقدر این "خب" ها می چسبه! احساس استرس کارنامه رو منم همیشه داشتم ! (و البته کماکان هم دارم!)
ما که دوران دبیرستان با اون همه مراقب چهارچشم و سفت و سخت همه جوره تقلب می کردیم و می رسوندیم حالا که اومدیم دانشگاه و مراقبا خودشون پایه ان ، سر جلسه امتحان با آدمایی نشستیم از جماعت ذکور خرخون و جونده ی کتاب که میگن من تقلب نمی کنماااا شماها برین جاتونو عوض کنین !
اساسا خوش به حالت من که حالا حالا ها درگیره امتحانممممممم
تبریک گفته ایم بازگشت مقتدرانه تان را!
این پ.ن2 از همه باحال تر بود
راستی این سجادو ابوطالب و..تو مدرسه شمان؟
نمیدونی چرا نمیان وب؟
مخصوصا وقتی مراقب تو صورتت زل بزنه و اون موقس که آدم فکر میکنه تو صورتش نوشتن:
تقلب ...
تقلب...
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
آخی خوب شد که اومدی یه کم از چرندیاتی که مینویسی(خودت میگی چرندیات ها!) بخونیم حوصلمون سر نره
من که تو کلاس بودم و دور و برم یک مشت عقب افتاده (من جلوافتادم)نشسته بودند که هیچی نمیدونستند.معلم ها هم شبیه سربازها وایساده بودند.باز خوش به حال شما.
سلام دوست خوبم
خسته نباشی!
امید وارم وقتی کارنامه می گیری
توخشنود باشی و ما رستگار!!!
پاینده باشی
نبینم دیگه تقلب کنیا ( آیکون آموزش به خواهر زاده جلوی جمع ) :))
اپم
از قضا ماهم این بازگشت مقتدرانه شما رو درقبل نوشت این پست خود تبریک نومانونده ایم!
البته حواسم نبود دانش اموزانم اضافه کنم!
من گفتم حالا که برگشتی تند تند پست میذاری!
ولی زهی خیال ِ باطل!
به امید پیروزی...
پیروزی حق بر باطل..
پیروزی جمهوری ایران بر جمهوری اسلامی ایران...
ما بیشماریم
به امید وعده دیدار شما در 22بهمن
مــــــــــــــرگ بر دیکتاتور