لذت های دنیوی!

امروز کلی دینی و معارف اسلامی ریختم تو مخم که شاید امتحان رو خوب بدم!

یه عالمه تاثیر معنوی روم گذاشته! از جمله اینکه مزه ی دوتا لذت دنیوی رو چشیدم! اخروی هاش به گروه خونی من نمیخوره!

1- وقتی تا درس 6 خوندی بعدش زنگ میزنی به فلانی و میگی: یارو تا درس چند خوندی؟ اونم میگه تا 5! اینجاست که یکی از لذت های شیرین دنیوی شامل حال شما می شود و از نتایج معنویش میشه به احساس برتری نسبت به دیگر خلایق حق تعالی اشاره کرد!


2- وقتی داری مثل مرغ(سلام آقای سوسک قرمز!) خرخونی می کنی و از زور فشار درس نمیدونی انگشت تو کدوم سولاخ بکنی، یه فرشته نجات به نام مادر میگه پاشو برو پنیر پیتزا بخر! نمیدونی چه لذتی داره!!! ( نکته: حتما باید پنیر پیتزا باشه. تا حالا چیز دیگه امتحان نکردم ببینم لذت داره یا نه؟!)


این دوتا رو داشته باشین تا بعد ببینم جنبه ی لذت دنیوی دارین که بقیش رو بگم یا نه!!!!


پایین نوشت: این است حاصل 1 ساعت تفکر من!

پایین نوشت 2: شما هم نمیتونید با 1 ساعت تفکر بهتر از این بنویسید!(ضمیمه: البته بعد از 8 ساعت جویدن و قورت دادن کتاب معارف!)



                                                                                             !Ary@n                   

                                                                                ║▌│█│║▌║││█║▌│║█║

                                                                                   © All Rights Reserved

نظرات 31 + ارسال نظر
محمدرضا جمعه 31 اردیبهشت 1389 ساعت 20:55 http://fire-fighter.blogsky.com

از دیگر لذت های دنیوی میتونم به حال گیری از تو اشاره کنم.واسه همین بهت توصیه میکنم این وبلاگ چرت مضخرف بی معنی تو خالی سبک که مارو از رسیدن به هدف اصلی که همان رسیدن به رضایت محبوب واقعی یعنی خداست باز میداره رو تخته کن بره!!!!!

آره این لذت داره اما سوتی گرفتن از تو بیشتر لذت داره!
مضخرف نیست و مزخرفه! بعله...

محمدرضا جمعه 31 اردیبهشت 1389 ساعت 20:58 http://fire-fighter.blogsky.com

من به شما توصیه می کنم به جای اینکه این لذت های دنیوی رو هدف خودت قرار بدی به فکر جمع آوری توشه برای آخرت خودت باش!

محمدرضا جمعه 31 اردیبهشت 1389 ساعت 20:59 http://fire-fighter.blogsky.com

اینم برای اینکه یه بار دیگه حالت رو بگیرم و لذت دنیوی ببرم:
عدد 6 رو انتخاب میکنم!!!

اه اه. آخه ۶ هم شد عدد؟؟؟!!!

محمدرضا جمعه 31 اردیبهشت 1389 ساعت 21:04 http://fire-fighter.blogsky.com

آفرین پسرم می بینم که خیلی خوب دقت می کنی از این امتحان سربلند بیرون اومدی.میدونی که من عمدا نوشتم مضخرف وگرنه هر آدمی میدونه که درستش مزخرفه
میدونی من می خواستم تورو برای امتحان های الهی آماده کنم که بتونی در پیشگاه خدا سربلند باشی!!!

خبر نداری؟ من تو عرش منتظرم که بیایی با هم بریم! من قبلا امتحان دادم! با عزرائیل صحبت کردم صندلی منو گذاشت کنار مراقب! بعد هی بهم رسوند. دمش گرم آدم باحالی بود! تیپ و قیافش به قیصری میخورد!

(ددی بزرگ)immortal جمعه 31 اردیبهشت 1389 ساعت 21:07

آریان زشته ,اگه به فکر خودت نیستی به فکر آبروی ما ها باش!!!یعنی چی خوب بدم؟؟؟؟
آریان من یه چیز دیگه رو تجربه کرده بودم پس پنیر پیتزا هم لذت داره پس یادم باشه چون خیلی مونده تا امتحانا تموم شه!!!!

شهره ی افاق جمعه 31 اردیبهشت 1389 ساعت 21:15

وای اریان...بدجور منو یاد یکی میندازی
سومی؟؟معارف سوم!
چه لذتی داره که 1درس فقط یه درس جلوتری!

اول دبیرستان هستیم! حالا مونده تا سوم...

شهره ی افاق جمعه 31 اردیبهشت 1389 ساعت 21:17

یه بار امتحان تاریخ داشتیم دوم راهنمایی!!!
بت دوستم قرار گذاشتیم هرکی زودتر بخونه....من یه ربعه خوندم!!
روزگاری بود!

تو یه رب چی خوندی؟ نصایح امام که اول کتاب نوشته دیگه؟؟؟!!!

شهره ی افاق جمعه 31 اردیبهشت 1389 ساعت 21:27


همین جوری

زبل خان جمعه 31 اردیبهشت 1389 ساعت 21:51 http://zebelestan.wordpress.com

یک نصیحت خواهرانه:
تو هر سولاخی انگشت نکنیاا....ای بی ادب فکر بد نکن..منظورم اینه شاید برقت بگیره..

حواسم هست! دو ترم سولاخ شناسی یا همون بیوسولاخوژی خوندما!!!

Smile To Me جمعه 31 اردیبهشت 1389 ساعت 22:07 http://www.xyz.blogsky.com

خدا به دادت برسه با این معارف! عجب درس چرتیه حوصله ی آدم سر میره!

با احساس برتریت خیلی حال کردم، این طوری طرف تحقیر میشه!

بهاره جمعه 31 اردیبهشت 1389 ساعت 22:08 http://www.kuche-ali-chap.blogsky.com

عزیزم واقعا این لذت دنیوی بهت میسازه.چون به جا دین و زندگی داری دین و ج/ن/دگی میخونی.

من هنوز از این حرفا بلد نیستما!

نسرین شنبه 1 خرداد 1389 ساعت 01:24

برادر! در کنار پنیر پیتزا می‌رفتی 4 تا نون هم می‌خریدی، هم لذت دنیوی نصیبت میشد هم اخروی. به خدا یه راست می‌رفتی ته بهشت.
به تو یاد ندادن چطوری دل مادر رو شاد کنی؟!

firetux شنبه 1 خرداد 1389 ساعت 01:41 http://firetux.blogsky.com

آریان امروز همه میخواستن یه جوری حالتو بگیرن
ولی به نظر من عالیه
ما یه دوست داشتیم مثل تو بود خدا بیامرزتش شهید شد

مامانی شنبه 1 خرداد 1389 ساعت 11:03

فرزندم حالا کجاشو دیدی ؟

سمیه.حسابدارتمام وقت شنبه 1 خرداد 1389 ساعت 11:39

اینا حاصل یک ساعتش بود! جوون خودت دیگه فک نکن داداچ!
پ ن:
امتحانای خوبی داشته باشی!

هادی(سوسک قرمز!) شنبه 1 خرداد 1389 ساعت 12:46

چرا همیشه وقتی امتحان دینی میدی یه پست واسش مینویسی؟ یادمه یکی دوبار هم قبلا پست داده بودی... به خاطر همین ایندفعه زیاد حال نداد...
یادت باشه دفعه بعد بهتر بدی بهمون بیشتر حال بده!(میدونی که منظورم چیه...)
من که ترکوندم فکر کنم 200 بشم!

درسته ما با هم شوخی می‌کنیم ولی اینجا جای مناسبی نیست. یکم رعایت کن...

سینا شنبه 1 خرداد 1389 ساعت 12:59

سلام
بچه ها پایه اید اینجا رو هم مثل اونجا کنیم؟!

امیرحسین شنبه 1 خرداد 1389 ساعت 13:30 http://firetux.blogsky.com

نه سینا بیاید command line
آپم

باقالی شنبه 1 خرداد 1389 ساعت 15:43

ایول
این لذت های دنیوی که گفتی اولیشو فکر کنم همه بردن
البته در اثباتش ثابت می شه که یه نفر اینطوری نبوده
که اونم احتمالا امیر حسینه دیگه

شهره ی افاق شنبه 1 خرداد 1389 ساعت 16:35

من اصولا سرعتم بالاست تو خوندن تو نوشتن....
کلا ای دی اس ام!!!!!
یه ربعه کل کتاب رو خوندم....belive me

شهره ی افاق شنبه 1 خرداد 1389 ساعت 16:38

آخی اولی......الهی...............

امین کاکا شنبه 1 خرداد 1389 ساعت 16:47 http://doreakhar.blogfa.com

سلام
بابا دین و زندگی که حال میده
خوندنش دیگه چی بود انگار داری داستان میخونی
ایشالله موفق بشی

SNIPeR شنبه 1 خرداد 1389 ساعت 17:23

باز من یه جمله انگلیسی بین یه متن فارسی دیدم ،
ولی چیزی نمیگم که دوباره کل مل نشه
این بالاییه یعنی جلوی خودمو گرفتم که چیزی نگم ولی داره از چشام میزنه بیرون ...

1: کلا بهم حال نمیده درمورد پست نظر بدم !
2: هادی اصلا بهت نمیاد خرخونی کنی
3: سینا خان فکر کنم اونجا رو من اونجوری کردما (کنیم (؟؟؟؟؟))
4: این بالایی یعنی خیلی خوشحالم که اونجارو اونجوری کردم
5: عمو باقالی (شایدم خاله باقالی!) خودتو نمیمعرفی ؟!

امین کاکا شنبه 1 خرداد 1389 ساعت 17:50 http://doreakhar.blogfa.com

کاری با من داشتی sniper ؟؟؟؟؟

هادی شنبه 1 خرداد 1389 ساعت 18:17

آقا من حالم بده...
زنبور گازم زده.....
من دارم هنگ میکنم...
این باقالی کیه که همه رو میشناسه؟؟؟
دیگه دارم دیوونه میشما...

زور نزن سپهره دیگه!

شهره ی افاق شنبه 1 خرداد 1389 ساعت 19:36

امروز سومی ها همه شون دینی دستشون بود نهایی داشتن....گفتم شاید هموناست که توام خوندیولی شما اولی از اب درومدی

محمدرضا شنبه 1 خرداد 1389 ساعت 19:38 http://fire-fighter.blogsky.com

ببینم منظورت از ارش تو جواب نظر من عرش بود دیگه نه؟!

آفرین تو هم امتحان رو قبول شدی! جون من بگو کنار کی نشستی؟ رسول یا امیر؟

رسول=رسول اکرم . امیر=امیر مومنان!!!!

شهره ی افاق شنبه 1 خرداد 1389 ساعت 19:38

آریان!!!!!!!!!
به نظر تو من چیکار کنم
از حالات روانی من تعجب نکن..این روزا اصلا تعادل توش نیست!!!!!!!!!!!!
حالا میگی چ کنم؟

شهره ی افاق شنبه 1 خرداد 1389 ساعت 20:31

از فرط بیکاری دم به ثانیه اینجام........
امتحان هم دارم ها مثلا..ولی انگار نه انگار...!

شهره ی افاق شنبه 1 خرداد 1389 ساعت 21:34

سجاد یکشنبه 2 خرداد 1389 ساعت 13:10 http://never4ever.blogsky.com

باز خوبه دیگه!
اولین امتحانو راحت دادیم اومدیم بیرون!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.