فرداهای روشن...!


تا جایی که من میدونم موقع نماز همه به یه جهت که بهش میگن "قبله" وامیستن!

اینا یا همشون مسلمون نیستن و به جهت های مختلف عبادت میکنن!

یا هنوز با مفهوم و فیزیک "میدون" آشنایی ندارن!


پارازیر:


I: چند وقت یه بار مجبور میشم برم تو فولدر ِ عکسام که یه چرتی پیدا کنم و خودمم چندتا چرت بهش اضافه کنم که بشه چرت نوشته!

II: یه روز خوبم! یه روز دیگه بد... به روزای خوبم امیدوارم... امیدوارم این امید ازم گرفته نشه...

III: به امید اینکه .... زنده ایم! :)

IV: چشمامو میبندمو میرم به شهر خاطره... دیگه دوست ندارم ازش بیام بیرون... :(

V: چقدر امید+ آرزو! دوستشون دارم...

VI: مطمئنم پای قولی که دادیم میمونم... کاشکی دو طرفه باشه...


           



تو کوچه های نا کجا آباد!

اعصابم خورد شده خب! هرجا میرم همه پست جدید گذاشتن و من همچو بختک افتادم رو نت!

خدا به دادمون برسه با امتحانای بعد از عید! ( الفبا چندتا حرف داشت؟؟؟؟ :(( لعنت به این عید!)


اعصابم خورد شده خب! صب تا شب و شب تا صب یا دارم لاست میبینم یا دارم بازی میکنم!

تازه مهمونی هم میرم عیدی نمیدن! خسیسا! :دی


اعصابم خورد شده خب! میریم پارک! باید فاصله قانونی(100 متر!) رو رعایت کنم!

چون مامان دوستش پیششونه!


اعصابم خورد شده خب! دلم واسه 5تا تنگ شده! بعد از این همه روز تازه یکیشینو دیدم...!

البته مهمترینشون رو...!


اعصابم خورد شده خب! میگن پاشو بریم خونه عموی مامانت، بعد خونه دایی بابات!

اونا به من چه ربطی دارن آخه؟؟؟؟


اعصابم خورد شده خب! سه لیوان آب شنگولی خوردم نات اونلی مست نشدم، بات آلسو عقلم تازه اومد سر جاش!!!

واسه تاثیر بیشتر مزه هم نمیخوردم بعدش!


اعصابم خورد شده خب! بهم میگن بیا برقص! میگم عواقب داره! حالتون بد میشه! ول کن نیستن!

اونم چی! با آهنگ بری باخ منصور!!! آی بری باخ بری باخ! ( سکینه دای گیزی نای نای )


اعصابم خورد شده خب! رفتم یه پارچه از از بالکن بتکونم، یه پرویز ترکه(خرمگس) اومد تو!

یه ساعت درگیرش بودم!دستم خورد به در کبود شد! تو عملیات یکی از پاهامو هم از دست دادم!


پارازیر:


I:فکر کنم همه فهمیدید که چــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی؟؟؟!!!!! ... اعصابم خورد شده خب!

II: شیش تاییاش!!!! :دی

III: به کوری چشم حسود! دیدیدیدین دیری دیدین دی دیری دی دین! گوبس!

IV: شروین-حسرت!  لینکش رو خودتون زحمت بکشین....

V: یه پست بدون فکر!!!

VI: البته مرغ و قورباغه به هم میانا!!! به افتخار داماد خوشتیپ و خوشگل و عروس خانوم خوشگل ترمون اون دست قشنگه رو بزن...!!!!


             


استارتر...

سال ۱۳۹۰ با شرمندگی و گریه و یه عبارت قشنگ واسم شروع شد...

چه شروع قشنگی...


پارازیر:


I: تا حالا انقدر شرمنده ی کسی نشده بودم...

II: دست خودم نبود...

III: ببخشید... :(