شامپو زیتون صحـــــت با بسته بندی جدید!

یکی از بچه ها یه پست نوشته بود که باعث شد من برم سراغ وبلاگ های قدیمی خودم و دوستان!

خیلی جالب بود. وبلاگ میزدم هرچی گیر میاوردم می چپوندم توش! مثلا عملکرد مدیریت سازمان هلال احمر در دو سال گذشته!!! (چرا چپ چپ نگاه میکنی؟خیلی هم موضوع جالب و جذابیه!)

نهایت هنرم این بود که دو تا اسمایلی لبخند و بوس و لیس مینداختم تنگ مطالب کپی شده...

با نظر هایی مثل خیلی جالب بود و استفاده کردیم و به ما هم سر بزن و دوست جون و اینا هم خیلی حال میکردم!

اون زمانا واسه آمار از وبگذر استفاده میکردم و روزی 100 بار صفحه وبلاگم رو ریلود میکردم بلکه آمار بره بالا! این کار رو میکردم و شرمنده ی خودم میشدم. خودت قضاوت کن. تو سیستم وبگذر نوشته بازدید امروز 80 نفر اونوقت زیر پست نوشته 0 نظر...

میرفتم وبلاگ این و اون سر میزدم و لینکشون میکردم بلکه اونا بیان و یه نظری هم بدن! میومدن و نهایتش همون وب جالبی میشد که داشتم...(وب جالبی داری)

چی بودیم و هنوزم هیچی نشدیم! (یعنی آخر شکسته نفسی. در حد خاک زیر پاتیم و نوکریم!)

بالاخره فهمیدم که وبلاگ نوشتن یعنی چی! یعنی نوشتن! حالا هرچی میخواد باشه...

من تو نوشتن گزینه چرت نوشتن رو انتخاب کردم که انگار طرفداراش هم کم نیستن...

اومدیم و رسیدیم به اینجا... خدا آخر و عاقبتش رو بخیر کنه!

داشتم میگفتم: 124000 پیامبر رو نام برده و با رسم شکل توضیح دهید...

پایین نوشت: آریان - Rیان - Ary@n ... (سیر تکاملی)

پایین نوشت2: نزدیک و نزدیک تر... خیس و خیس تر...

پایین نوشت3: مرکز جمع آوری صبر و تحمل برای روز های سخت پیش رو... انواع صبر و تحمل شما را با قیمت مناسب خریداریم...

پایین نوشت4: بده بیاد...

پایین نوشت5: خودتو خسته نکن. هیچ رابطه ای بین عنوان و عکس و مطلب نیست!

           

My Immortal

I'm so tired of being here
Suppressed by all my childish fears
And if you have to leave
I wish that you would just leave
'Cause your presence still lingers here
And it won't leave me alone

These wounds won't seem to heal
This pain is just too real
There's just too much that time cannot erase

When you cried I'd wipe away all of your tears
When you'd scream I'd fight away all of your fears
And I held your hand through all of these years
But you still have
All of me

You used to captivate me
By your resonating light
Now I'm bound by the life you left behind
Your face it haunts
My once pleasant dreams
Your voice it chased away
All the sanity in me

These wounds won't seem to heal
This pain is just too real
There's just too much that time cannot erase

When you cried I'd wipe away all of your tears
When you'd scream I'd fight away all of your fears
And I held your hand through all of these years
But you still have
All of me

I've tried so hard to tell myself that you're gone
But though you're still with me
I've been alone all along

When you cried I'd wipe away all of your tears
When you'd scream I'd fight away all of your fears
And I held your hand through all of these years
But you still have
All of me

Evanescence - My Immortal
...

پایین نوشت:مسلماً امضا و کپی رایت نداره...
پایین نوشت2: لینک آهنگ...لینک آهنگ... متن آهنگ...
پایین نوشت3: نزدیک و نزدیکتر... بد و بدتر...
پایین نوشت4: عجیبه... خیلی عجیبه...
پایین نوشت5: پایین نوشت های مبهم من که به جز خودم هیچکس درکشون نمیکنه...

استادیوم!

مکانی گرد همراه با مستطیل سبزی در میانه که در جعبه جادویمان خیلی بزرگتر به نظر میرسد!

در این مکان انسان هایی حضور دارند بس با شعور!

حال و هوای این مکان آنقدر رویایی است که مردم حتی به خواهر و مادر بازیکن یا هوادار حریف نیز علاقه نشان میدهند. آن هم در سطح بعد از ازدواج! حتی این عشق و علاقه را با فریاد بر همه اعلام کرده و آنرا تکرار میکنند. 

در آنجا کسانی هستند که آدم را مجبور میکنند تا به خواهر و مادرانی که خود بهشان علاقه دارند علاقه‌مند شده و در صدد همان کار های بعد از ازدواج باشد! در این راستا جان ناموس را نیز قسم می‌دهند!

ولی ما که فعلا قصد ازدواج نداریم!!!

پایین نوشت: اونایی که منظور رو نفهمیدن دستاشون بالا!!!!!

پایین نوشت2: به سوال دوستاتون گوش بدید، شاید سوال شما هم باشه!

پایین نوشت3: نزدیک و نزدیک تر... خنگ و خنگ تر...

پایین نوشت4: مدرسه خنگی؟؟؟!!!!؟؟؟!!!