عجیب العجائب!

همونطور که در عنوان میبینید من اهمیت زیادی به زبان فارسی را پاس بداریم و الگوی مصرفمان رو اصلاح کنیم و مرگ بر آمریکا و از این حرفها می‌دم.

هدف از این انتخاب عنوان چیزی نبود جز نوشته های شما دوستان تو این دو روز گذشته.

تو این دو روز من هر وبلاگی که رفتم طرف داشت مینالید که حالم بده!

یکی سرما خورده بود٬ یکی شبا کابوس میدید٬ یکی دیگه بدنش درد میکرد٬ یکی آبریزش بینی داشت و از اینجور بد حالی ها. من برای هرکدومشون نوشتم که من در تعجبم که چرا همه حالشون بده. انقد در این مورد فکر کردم که خودم هم حالم شدیدا بد شده. البته بدحالی من مثل بالایی‌ها نیست از نوع حادشه!

میخوالم براتون نمونه هاش رو بگم.

اولیش این بود که خوشحال و خجسته پاشدم رفتم وبلاگ گیلاس خانمی و پستش رو خوندم. بعد اومدم نظر بدم دیدم که اول شدم. واسش کلی نوشتم که آره اول شدم و تو وبلاگ گیلاسی اول شدن کار سختیه و این حرفا. بعدش دیروز رفتم پست جدیدش رو بخونم بعد گفتم بذار یه سری هم به نظرم تو پست قبلی بزنم هرچی نباشه اول که شدم احتمالا جوابم رو داده. رفتم نظرات رو باز کردم. هرچی او بالا رو نیگا کردم خبری از نظر من نبود.همینجوری هی اومدم پایین تا بعد از ۳۰ تا نظر رسیدم به نظر خودم. دیدم که یه نفر در جواب من گفته دلت خوشه‌ها! نفر بعدی هم گفته راست میگه دلت خوشه ها! نفر سوم با من هم عقیده بود و من رو دلداری داد. بهم گفت نگران نباش منم مثل تو‌ ام. گفت "یه روز رفتم سینما فکر کردم ردیف اول نشستم.دور و برم رو نیگا کردم دیدم نه ردیف اول نیستم بعد که یکم بیشتر دقت کردم دیدم اصلا سینما نرفتم.!"

اینجا بود که به عقل خودم شک کردم. نمیدونم چه‌جوری فکر کردم که اول شده بودم؟


مورد دوم هم مربوط به امروز میشه. دیشب بازی استقلال و تراختور رو نیگا کردم. بعد امروز صبح زنگ زدم به هاD با شوق فراوان

میگم بازی رو دیدی؟

+ کامل نه اولش با آخرش رو دیدم.

- حیف شد 2-1 استقلال باخت.

+ چی میگی مساوی شدن که!

-آهان یادم افتاد دیشب خواب دیدم استقلال 2-1 باخت.فکر کردم دیشب بازی رو دیدم و استقلال باخته!

خوب به نظر شما اینجا من باید چیکار کنم. غیر از اینه که حالم شدیدا به هم ریخته؟

شما اگه راه حل خوبی برای خوب شدن من دارید بگید لطفا تا دوباره سوتی ندادم جایی.

همین


                                                                                              Ary@n                   

                                                                                ║▌│█│║▌║││█║▌│║█║

                                                                                   ©All Rights Reserved


دوازدهمین پارازیت(عدد از صورتی)

شوکول: کلاس زبان ما هم هر سه ترم که پشت سر هم تاپ بشی مجانیه . مال من یه بار این شکلی شد پولشو بهم ندادن ضایع شدم !




نظرات 23 + ارسال نظر
هاD دوشنبه 23 شهریور 1388 ساعت 16:46 http://www.gereh-koor.blogsky.com

مثل اینکه خیار زیاد خوردی سردیت کرده .
یه شکلات بذاری دهنت بهتر میشی :))

هاD دوشنبه 23 شهریور 1388 ساعت 16:48 http://www.gereh-koor.blogsky.com

گلاب به روت . روم به دیوار که دوتا نظر میدم .
چون برات سخت نشه رادیکال پی رو بهت نمیگم . علی‌الحساب 6 رو داشته باش تا ببینیم چی میشه .

شوکول دوشنبه 23 شهریور 1388 ساعت 17:17 http://shokolat-7.blogfa.com

اون نظرتو تو وبلاگ گیلاسی دیدم !مثل اینکه کلی هیجان زده شده بودی !
از این خوابا منم دیده م !منتهی خواب من درست بود بارسا برد !

همه دیدن آبروم رفته.

صبا دوشنبه 23 شهریور 1388 ساعت 17:28 http://be-with-u.blogfa.com

خب اول اینکه امیدوارم خوب بشی چرا که کلی منو خندوندی.این موقع ها چی میگن پیرزن ها؟آهان خدا خیرت بده جوون ، پیر شی

شهره ی افاق دوشنبه 23 شهریور 1388 ساعت 17:29 http://www.steel-magnolia.blogfa.com


عجب!!!!!!!!!!!!
نظرت تو وبلاگ گیلاسی:مشکل از تو نبوده گاهی(گاهی که چه عرض کنم همیشه)بلاگفا قاطی میکنه وقتی میری نظرا رو نشون نمیده..فکرمیکنی اول شدی!

نه این دفعه مشکل کاملا از من بوده.

زینب دوشنبه 23 شهریور 1388 ساعت 20:31 http://pink-life.blogfa.com

نمی دونم چی بگم چیزی نمیاد!
نگران نباش خوب میشی

زینب دوشنبه 23 شهریور 1388 ساعت 20:48 http://pink-life.blogfa.com

ببین چی کار کردی!
حالا نمی شد اینا رو تو وبلاگت نگی؟ واگیر داره به بقیه بگو مواظب باشن!
وقتی نظر قبلیو دادم تو پست قبلیت 34 تا نظر بود.الان که اومدم دیدم 33 تاست!
روش کلیک کردم دیدم نظر منو حذف کردی
دفعه ی بعد اومدم دیدم همون 34 تاست
نظر منم بود

شهریار دوشنبه 23 شهریور 1388 ساعت 21:47 http://www.daghoon.com

بمیرم برات....تو هم قاطی کردی !

شما که قاطی بودی عزیزم.

پروین دوشنبه 23 شهریور 1388 ساعت 22:36 http://266.blogsky.com/

نشونه های پیریه

Ali دوشنبه 23 شهریور 1388 ساعت 23:54

من توصیه می کنم از فردا قرصهات رو بشور و بخور شاید افاقه کرد.......

سارا سه‌شنبه 24 شهریور 1388 ساعت 00:00 http://zibayeirani.blogfa.com

این بد حالی داره همه گیر میشه ها باید یه فکری براش کرد

بی نام سه‌شنبه 24 شهریور 1388 ساعت 00:09 http://tanha-n.blogfa.com

manam ye vaghtayi haminjori misham inghad halam bad mishe ke to ye rooz koli sooti midam khob mishi negaran nabash age inam to in roza nabashe dige hich soje khandeyi nis ke mardomo.......

سید سه‌شنبه 24 شهریور 1388 ساعت 15:20 http://iran3yed.blogspot.com

بچه حلال زاده به داییش میره !
دایی و خواهر زاده متوهم شدین !

قله نشین سه‌شنبه 24 شهریور 1388 ساعت 15:50

منم همینطور!

کاسنی! سه‌شنبه 24 شهریور 1388 ساعت 16:04

تو هم استقلالی از آب دراومدی عین اون هادی رفیقت؟!

مگه استقلال چشه؟ همه میگن گوشه!

مریم سه‌شنبه 24 شهریور 1388 ساعت 16:05 http://daftar50.blogsky.com

بالاخره هر کسی یه جوری حاش بده دیگه ولی فک کنم شما دیگه کولاک کردی !!

از کولاک هم بدتره هاریکان کردم با اجازه شما.

سعید(زیر تیغ) چهارشنبه 25 شهریور 1388 ساعت 09:12

خوب اینکه مشکلی نیست ببین ساعت سه و نیم صبح بلند می شی شلوار کردی پیدا می کنی از این شیش خشتکه ها هادی خوب می دونه بعدش یه زیرپوش می پوشی از طبقه سوم می پری تو حوض خونه خوب می شی ولی اگه حوض نداشتین دیگه مشکله خودته احتمالان یه چیز دیگه می شی

آقا قربونت انجام دادم خوب شدم. البته حوض نداریم ولی باغچه که داریم.

بهاره چهارشنبه 25 شهریور 1388 ساعت 11:07

بازی به این شرحه که باید هرچی به ذهنت درباره ی اون کلمه میرسه را به زبون بیاری...نامه ای به عموفیلتر باف هم یه بازی جداگونه هستش که باید اجراش کنی.یعنی اگه دوست داری.اگه بازی هم مورد پسندت واقع نشد باید ببخشید.

Smile To Me چهارشنبه 25 شهریور 1388 ساعت 12:20 http://www.xyz.blogsky.com/

سلام
خیلی قشنگ سوتی دادی!
اما من شنیدم بعضی ها می تونن کامنتارو جابجا کنن راست یا دروغش با خودشون

متین چهارشنبه 25 شهریور 1388 ساعت 12:27 http://www.un-nameh.blogfa.com

تا 100 بشمر

واسه چی؟

نسرین چهارشنبه 25 شهریور 1388 ساعت 15:09

به نظر من یه سری به دستشویی بزن . فکر کنم مدتیه شکمت کار نکرده . نگران نباشه درست میشه . حالا هر چی بزرگ‌تر بشی بدتر هم میشی ، ای روزگار......

یه نفر! چهارشنبه 25 شهریور 1388 ساعت 17:00 http://www.nojavonironi.blogfa.com

چی بگم آریان ...
چی بگم که یکی از دلایل بد شدن حالت خود من بودم ...
منو ببخش پسر ... ببخش ...
میگl شاید نظرات گیلاس خانومی تاییدی بوده ...
مشکلی نداری حالت خوب میشه ... (قول میدم!)
مال کمبود سوژه واسه نوشتنه ...

دقیقا شما خوب تونستی تشخیص بدی اما الان دیگه خوب شدم. راه درمان رو آقا سعید بهم گفته بالاتر میتونی ببینیش.

*pegi چهارشنبه 25 شهریور 1388 ساعت 23:58

من به شخصه شرمنده روی شمام عزیزم
اما یه وقتایی این حال خراب جوری میزنه بالا که اگر با کسی share نکنیش داغونت می کنه
اینجور وقتا فقط بشنو (و بخون) و بگذر و خودت رو درگیر نکن
اینکه از ناراحتی دیگران ناراحت میشی یعنی وجودت مملو از انسانیته
اما هیچ چیز زیادیش خوب نیست
حتی انسانیت
مراقب خودت باش

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.