من و اون...!

کاشکی اون موقع که من تو باغ نبودم بهش نمی‌خندیدم...

الان می‌فهمم که چی میگه و اصلا با کی کار داره...

الان تنها کسی که منو میفهمه اونه...

خودشم مثه منه. البته منظورم دختر نیست. چون مطمئناً اولین برداشتتون از این نوشته ها اینه با خودتون میگین: داره درباره‌ی دوست دخترش حرف میزنه...

ولی اینطوری نیست...

دوستمه و یه پسره... یه کارایی کرد که باعث شد رابطمون کمی خدشه دار بشه ولی هنوز دوسش دارم. چون تنها کسیه که میتونم حرفام رو بهش بگم... مثه یه برادر...

من اتفاقایی که افتاده رو فراموش می‌کنم ولی نمیدونم واسش مهمه یا نه؟؟!!!!!

خودش فهمیده که منظورم اونه. خیلیاتون فهمیدید...

ازت میخوام جواب سوالم رو بدی...


پایین نوشت: منتظرم... منتظر همه چیز... تابستون کی میاد پس؟؟؟ (نکته انحرافی...!)



                                                                                             !Ary@n                   

                                                                                ║▌│█│║▌║││█║▌│║█║

                                                                                   © All Rights Reserved

نظرات 21 + ارسال نظر
ماریه دوشنبه 17 خرداد 1389 ساعت 17:56 http://farasolove.blogsky.com

زندگی سخت نشده ؟

نه؟
چطور؟

SNIPeR دوشنبه 17 خرداد 1389 ساعت 18:32 http://www.frtx.tk/

ممنون از نظر پربارت...!

SNIPeR دوشنبه 17 خرداد 1389 ساعت 18:35

اشتبا نشه یه وقت !
تو این بالاییه فکر نمیکنما !
میدونین که ، خیلی واسم سخته !
یه منظور دیگه ازون اسمایل داشتم ،
.
درگیر این نکته انحرافیاتم !!!

SNIPeR دوشنبه 17 خرداد 1389 ساعت 18:37

میگم خوبه بهش خندیدیا ،
وگرنه حالا حالاها آپ نمی کردی ...

دیدی خنده چقدر خوبه...!

محمدرضا دوشنبه 17 خرداد 1389 ساعت 19:03 http://fire-fighter.blogsky.com

چه عجب تو آپ کردی!
نظر خاصی ندارم خوش باشید باهم.
آها راستی این قضیه چیه تو برا چی به عموت می خندیدی؟!

لوسش نکن لطفا...

امیرحسین دوشنبه 17 خرداد 1389 ساعت 19:53 http://www.frtx.tk

اشکام واقعا دارن سرازیر میشن...
خوشالم که اختلافاتو کنار گذاشتیدو این دوستی قدیمیو خراب نکردید

امیر حسین تازگیا کلا تفکرم نسبت بهت تغییر کرده... خیلی اشتباه می کردم درباره ت.

فـ ـرزاد کافـ ـه چـ ـی دوشنبه 17 خرداد 1389 ساعت 20:13 http://cafepechpech.blogsky.com

کی؟ سجاد؟

faryad2010 دوشنبه 17 خرداد 1389 ساعت 21:01 http://www.deyare-khashm.blogfa.com

برنامه اعلام شده بزرگداشت حماسه خرداد http://www.box.net/shared/oll7t4e2ll

محمدرضا دوشنبه 17 خرداد 1389 ساعت 22:39 http://fire-fighter.blogsky.com

یه سوال:چیو لوس نکنم؟!

هیچی دیگه. همین رابطه ها رو...

Smile To Me سه‌شنبه 18 خرداد 1389 ساعت 00:23 http://www.xyz.blogsky.com

سلام

اینا بین همه ی رفاقتا پیش میاد!

باید یاد بگیرید ارزش رفاقتتون خیلی بیشتر از ایناست که تقی به توقی خورد از هم دلگیر نشید!

اگه کاری کردییه عذر خواهی بزن...اشکالی نداره

هادی سه‌شنبه 18 خرداد 1389 ساعت 12:10

آیا سجاد هم چسیده؟؟؟
حتما میخواهی بگی لوسش نکن؟؟!!؟؟...
دوباره داری میزنی تو جاده بی موضوعیا...!!!

امیرحسین سه‌شنبه 18 خرداد 1389 ساعت 12:17 http://www.frtx.tk

حالا خوبه این جعفریان یه چی یادتون داد(لووسش نکن)

Smile To Me سه‌شنبه 18 خرداد 1389 ساعت 12:44 http://www.xyz.blogsky.com

سلام

دعوت شدی به بازی؛ وقت کردی یه سری بهم بزن!

قله نشین سه‌شنبه 18 خرداد 1389 ساعت 13:34

نمیگفتی دخترنیست هم من باورم میشد پسره
آخه داش آریان و این حرفا

سجاد سه‌شنبه 18 خرداد 1389 ساعت 14:06

اومدم که نگی نیومد...
حالم اصلا خوب نیست.حرفای اصلیمو بعدا میزنم...
مرسی دادشی...
هادی جان جدا لوسش نکن...
ببخشید...

اومد!

صابر رمیم سه‌شنبه 18 خرداد 1389 ساعت 16:48 http://bpencil.orq.ir

سلام
وبلاگ جامع و زیبایی داری
انشالا بتونی هروز پر بارتر به کارت ادامه بدی

خوشحال میشم سر بزنی به
مداد سیاه

بهترین مقالات روانشناسی
مطالب جالب و طنز
بهترین داستانک های ایرانی و خارجی
زندگی نامه بزرگان و اساتید ایرانی و خارجی
عکس های کمیاب و زیبا
و.....

باقالی سه‌شنبه 18 خرداد 1389 ساعت 22:41

در هر حال این دوستی ها و دشمنی ها گذراست
ولی آخرش اگه چیزی بخواد بمونه اون دوستیه که می مونه
این که اختلافات رو تو گذاشتی کنار نشون از ظرفیت بالات می ده

جناب باقالی از هموطنان روستایی ما! تشویق بفرمایید!

ارغوان سه‌شنبه 18 خرداد 1389 ساعت 22:57 http://www.bamshaddizi.blogfa.com

با نظرت راجع به کاسنی کاملا موافقم:-)))

سجاد چهارشنبه 19 خرداد 1389 ساعت 12:49

هیچی دیگه...
خراب این معرفتتم.مطمئن باش برام مهم بوده، ولی بعد از اینکه گفتی فراموش کردم یه جورایی بیشتر چیز میشدم!
مرسی داداشی...
پیر شی!!
البته تنهایی نه ها!!
با زن داداش 2تایی پیر شین!

*pegi چهارشنبه 19 خرداد 1389 ساعت 15:22

"خدشه"

خوشحالم که خودش آمد

هادی پنج‌شنبه 20 خرداد 1389 ساعت 14:29

افتضاح ترین حالت وبلاگنویسی اینه که درمورد همچین موضوعی بنویسی و بگی لوسش نکن...
جدی میگم یه پست دیگه بنویس اینو حذف کن...
سجاد لوسش نکنم؟؟؟ یه لوسبازیو لوسش نکنم؟؟؟

هادی این از نظر تو لوس بازیه!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.